به گزارش تحریریه، روزنامه الکترونیکی «رأی الیوم» در گزارشی به قلم «احمد صالح سلوم» نویسنده فلسطینیتبار ساکن بلژیک آورده است: چند روز پیش نشت یک سند سری از دالانهای تودرتوی پنتاگون، محافل تصمیمگیری آمریکا را به لرزه درآورد و یک حقیقت تلخ تاریخی را آشکار کرد که آمریکا مدتها تلاش میکرد با تبلیغات نظامی پرزرقوبرق و فریبنده آن را پنهان کند. این سند که با عنوان «خلاصه برتری» (Overmatch Brief) شناخته میشود، از سوی دفتر ارزیابی وزارت دفاع منتشر شده و سناریوهای جنگی تکاندهندهای را ترسیم میکند و نشاندهنده کاهش قابلتوجه برتری آمریکا، بهویژه در برابر چین است و میزان ضعف آمریکا در هرگونه رویارویی نظامی مستقیم با پکن را بیان میکند و هرگونه رویارویی با چین را شکستی قطعی برای آمریکا میداند.
این سند که جزئیات آن در رسانههای آمریکا و جهان منتشر شده، تنها یک هشدار داخلی نیست، بلکه اخطاری آشکار و نشاندهنده تغییر اساسی در موازنه قدرت جهانی است. به نظر میرسد دوران هژمونی مطلق آمریکا، با ظهور قدرتهای جدیدی که به نوآوری روزافزون و تولید انبوه و ارزان تکیه کردهاند، به پایان راه خود نزدیک میشود.
این سند بهطور عمده بر سناریوهای جنگی شبیهسازیشده پیرامون تایوان تمرکز دارد که در آن چین طی چند دقیقه با استفاده از موشکهای مافوقصوت هایپرسونیک، که ارتش چین حدود ۶۰۰ فروند از آنها را در اختیار دارد، قادر به نابودی داراییهای کلیدی آمریکا، مانند ناو هواپیمابر ۱۳ میلیارددلاری «یواساس جرالد فورد» است. این موشکها قادر به مانور و نفوذ به پدافندهای آمریکا هستند و اوج برتری فناوری چین را نشان میدهند. چین متکی بر یک راهبرد نامتعارف، ترکیبی از حملههای سایبری و پهپادهای ارزانقیمت است که سلاحهای گرانقیمت آمریکا را بیاثر میکند. در این شبیهسازی، ارتش آمریکا با سرعتی فاجعهبار شکست میخورد و پرسشهای بسیاری درباره اینکه آیا واشنگتن از دخالت در تایوان عقبنشینی خواهد کرد یا به سیاست ابهام راهبردی خود ادامه خواهد داد، مطرح میشود؛ امری که میتواند به معنای تسلیم ضمنی در برابر واقعیت نظامی جدید باشد.
این ضعف بهطور ناگهانی رخ نداده و نتیجه یک عقبماندگی مزمن فناوری آمریکا است؛ بهطوریکه «نیکولاس چایلان» رئیس سابق حوزه نوآوری فناوری در وزارت دفاع آمریکا که در اعتراض به بوروکراسی دستوپاگیر کنارهگیری کرده بود، هشدار داده بود. چایلان در اظهارات شوکهکننده خود اظهار داشت آمریکا در هوش مصنوعی و فناوری نظامی رقابت را به چین باخته و رسیدن به چین طی ۱۵ تا ۲۰ سال ناممکن است. او گفت به دلیل رویههای پیچیده، اجرای هرگونه حق ثبت اختراع آمریکایی سالها طول میکشد، در حالی که چین نوآوریهای خود را طی چند ماه اجرا میکند. این عقبماندگی هر جنگی با چین را با شکست همراه خواهد کرد؛ این تنها به دلیل موشکهای مافوقصوت چین نیست، بلکه به دلیل اتکای آمریکا به سامانههای گرانقیمتی است که با سرعت پایینی تولید میشوند، در حالی که چین توانایی پر کردن عرصه با سلاحهای ارزان و کارآمد را دارد.
این موضوع تنها به چین خلاصه نمیشود. این سند و اوضاع میدانهای نبرد همچنین ضعف آمریکا در برابر روسیه را هم آشکار میکند، زیرا جنگ در اوکراین شکست راهبردی ناتو را نمایان ساخته است. با وجود حمایتهای گسترده، ذخایر مهمات آمریکا و اروپا رو به پایان است و روسیه برتری خود را در پهپادها و موشکهای هایپرسونیک مانند «زیرکن» و «کینژال» نشان داده و غرب را مجبور کرده است بهتدریج به سمت امتیازدهی عقبنشینی کند. این شکست نهتنها یک شکست نظامی مستقیم است، بلکه شکستی اقتصادی و اخلاقی نیز به شمار میرود، زیرا پوچی ادعاهای غرب برای دفاع از «دموکراسی» را در برابر قابلیتهای تولیدی شتابان و کارآمد روسیه آشکار کرد.
حتی در غرب آسیا نیز ضعف آمریکا در برابر ایران و یمن بهطور کامل آشکار شده است. در ژوئن سال ۲۰۲۵، حملههای آمریکا و رژیم اسرائیل به تأسیسات هستهای ایران، حمله تلافیجویانه دقیقی از سوی ایران به پایگاه هوایی «العدید» قطر، بهعنوان بزرگترین پایگاه آمریکا در منطقه، را به دنبال داشت؛ بهطوریکه یک موشک ایرانی به گنبد راداری حیاتی این پایگاه برخورد کرد و شکننده بودن سامانههای پاتریوت و تاد را آشکار ساخت.
در دریای سرخ نیز ترامپ با اعلام توقف عملیات نظامی در ماه مه ۲۰۲۵، بهطور ضمنی به شکست در برابر جریان انصارالله یمن اعتراف کرد. او ادعا کرد انصارالله تسلیم شدهاند، در حالی که حملههای انصارالله با استفاده از موشکهای مافوقصوت که از حمایت ایران و روسیه برخوردار بودند، ناوگان آمریکا را پس از صرف میلیاردها دلار مجبور به عقبنشینی کرد.
این زنجیره شکستها نشاندهنده حرکت جهان به سمت نظمی چندقطبی است؛ بهطوریکه ائتلاف چین، روسیه و ایران به همکاری عمیق فناوری، از جمله انتقال فناوریهای مافوقصوت و پهپادی، متکی است و چالشهای بینظیری را برای آمریکا به دنبال دارد.
این سند تنها یک هشدار نیست، بلکه اعتراف ضمنی به این واقعیت است که دوران برتری آمریکا به پایان رسیده و هرگونه ماجراجویی نظامی جدید علیه چین در اقیانوس آرام یا علیه روسیه در اروپای شرقی یا علیه ایران و یمن در خاورمیانه میتواند برای آمریکا فاجعهای به دنبال داشته باشد.
این سند، تصویری از یک امپراتوری را نشان میدهد که به پایان راه خود رسیده است. در جهانی که بهسرعت در حال تغییر است، قدرتهای جدید مبتنی بر نوآوری و انعطافپذیری ظهور خواهند کرد. این تغییر تنها یک رویداد نظامی نیست، بلکه بازنویسی تاریخ قرن بیستویکم است؛ تاریخی که به نظر میرسد غرب هزینه تأخیر خود را پرداخت خواهد کرد و شرق میوه صبر راهبردی خود را خواهد چید.
پایان/













نظر شما